Oct 6, 2020
نوشته شده
۱۵ مهر ۱۳۹۹

رسانه، پینت و ماریو

هر مدیومی خصوصیات مختص به خودشو داره. می‌گن وقتی نیچه داشت سلامتیشو از دست می‌داد و کور می‌شد و دیگه زورش نمی‌رسید بنویسه، رفت ماشین تحریر خرید. بعد از یه مدت یکی برگشت بهش گفت نیچه! نوشتنت چقدر مکانیکی‌طور شده. نیچه هم گفت صحیح، ابزار ما حاصل کارمونو شکل می‌ده. روش تأثیر می‌ذاره.


نیچه عقلش رسید که تغییر سبک نوشتنش خصوصیت ماشین تحریره نسبت به قلم و کاغذ، نه یه نقطهٔ ضعف. کم پیش می‌آد خصوصیت یه مدیوم دقیقاً چیز منفی‌ای باشه. ضعف و قدرت از اونجایی وارد کار می‌شه که از یه مدیوم اشتباه استفاده کنی. اگه نیچه زور می‌زد با ماشین تحریر همونطوری بنویسه که با قلم و کاغذ می‌نوشت، کیفیت نوشتنش پایین می‌اومد. در عوض تصمیم گرفت متعهد بشه به این سبک جدید و باهاش راه بیاد.


اون زمان که سه‌بعدی تازه اومده بود، همه جو سه‌بعدی گرفته بودتشون. همه می‌خواستن Doom باشن. ایده این بود که دوبعدی اون چیز قدیمی بیخودس و سه‌بعدی چیز جدیدیه که داریم به سمتش می‌ریم. همونطوری که از عصر برنز به عصر آهن رفتیم و دیگه برنگشتیم. برداشتن هر چیز دوبعدی‌ای که بود رو به زور فرو کردن تو سه‌بعدی و نتیجش شد یه مشت بازی درپیت سونیک و بابزی و یه عالمه سال، تا بالاخره دوستان بفهمن فقط چون سه از دو بیشتره معنیش این نیست که سه‌بعدی خوبه دوبعدی بده. هرکدوم خصوصیات خودشه داره و هرکدوم یه کاری می‌کنه. اگه بازی سه‌بعدی رو بچپونی تو دوبعدی مزخرف می‌شه و بالعکس.

این وسط از معدود کسایی که همچین گندی نزدن نینتندو بود. #ماریو_۶۴ هنوز که هنوزه یکی از بهترین بازیای تاریخ حساب می‌شه. دلیلش اینه که میاموتو و رفقا نشستن دور هم، گفتن که اوکی. ماریوی دو بعدی خیلی فان بود چون یه سری مرحله رو از اول تا آخر می‌رفتی و در مسیرش از چالشای پلتفرمینگ باحال و لذت‌بخش و جذاب رد می‌شدی. ولی این ایده تو سه‌بعدی جواب نمی‌ده. تو سه بعد اگه ما یه دشمن بذاریم جلوت، تو دیگه لازم نیست از روش بپری یا بزنی رو سرش تا بمیره. می‌تونی طرفو دور بزنی. می‌تونی اصلاً برگردی اونطرفی بری. پس ما باید مفهوم ماریو رو دوباره تعریف کنیم، طوری که به این مدیوم جدید بخوره.


بزرگترین اشتباه اینه که آدم به ایده‌های مدیوم قبلی چنگ بزنه و بیخیالشون نشه، حتی وقتی به وضوح با مدیوم جدید سازگار نیستن.


و در نهایت می‌رسیم به این نقاشیا. اینا رو یه مامان‌بزرگ نود ساله تو پینت می‌کشه. دقت کنید به طرحای زمختش و تناقض درختای سه‌بعدی نویزطور با خطای صاف و رنگای یه دستِ ساختمونای پشتشون. اگه تو اینترنت سرچ کنید mspaint art به یه سری ویدئو می‌رسید از یه سری آدم خیلی خیلی خیلی خفن که نقاشیای بسیار پیشرفته و واقع‌گرایانه‌ای تو پینت می‌کشن. بسیار چشم‌گیره و تحت تأثیر قرار می‌گیره آدم. ولی بحث اینه که این کار غیر از چالشش هدف دیگه‌ای نداره. کسی که یه بابانوئل خیلی پرجزییات تو پینت کشیده همین کارو می‌تونه خیلی راحت‌تر و سریع‌تر توی فتوشاپ بکنه. هدف پینت این نیست که یه کاری که فتوشاپ می‌تونه بکنه رو تو به زور باهاش انجام بدی. پینت خصوصیات دیگه‌ای داره. پینت تقریباً هیچی antialiasing نداره. قلمایی که بهت می‌ده جوکن. لایه نداره، حتی transparency درست حسابی نداره. ولی همین مجموعه ابزارای ناقصی که داره حس و حالی بهش می‌دن که هرگز با فتوشاپ نمی‌تونی بگیری.

بحثم این نیست که پینت بهتره یا فتوشاپ بهتره، دارم می‌گم هرکدوم از این ابزارا نوع مختلفی از محصول رو تولید می‌کنن. اگه می‌خوای با پینت یه چیزی بکشی که عین فتوشاپ باشه خب مگه مرض داری، برو با فتوشاپ بکش همونو. مازوخیست نیستیم که. اما اگه سبک کارتو مطابق خصوصیات و قابلیتای پینت تعریف کنی، قضیه برعکس می‌شه. اونوقت می‌تونی با پینت چیزایی بکشی که کشیدنشون با فتوشاپ سخت‌تره.

لینک‌ها:

نقاشیِ واقع‌گرایانه با پینت

مامان‌بزرگ نقاش با پینت

سوپر ماریو ۶۴